حداقل محصول (MVP) چیست؟
- مهر 19, 1402
نرم افزار حسابداری » حداقل محصول (MVP) چیست؟
فهرست مطالب
در صورت داشتن فعالیت در زمینه استارتآپ و کارآفرینی، به مراتب چیزهایی در مورد MVP شنیدهاید. در زبان فارسی، این اصطلاح تحت عنوان محصول قابل ارائه ترجمه شده است. در صورت عدم نیاز مردم به محصولی خاص، این محصول هیچ سودی در آینده برای صاحب آن کسبوکار به همراه ندارد.
در این اوضاع، چگونه میتوان پیش از آغاز تولید هر محصولی تعیین کرد که آیا مردم به آن احتیاج دارند یا خیر؟ نویسنده کتاب استارتآپ lean، بلاگر و کارآفرین آمریکایی، راهحلی اساسی را برای این مشکل پیشنهاد کرده که، از آن تحت عنوان امویپی یا رویکرد حداقل محصول قابل عرضه یاد میشود. در این نوشته، تعریفی دقیق از امویپی ارائه کرده و به تشریح شیوه بهرهگیری از آن در انواع پروژهها میپردازیم.
حداقل محصول ( MVP) چیست؟
MVP به معنای حداقل محصول بوده و مخفف عبارت Minimum Viable Product است. این اصطلاح، به بنیانگذاران ایدههای مختلف در تهیه نمونهای قابل قبول از محصول مدنظر خود برای گرفتن بازخوردی مناسب از طرف سرمایهگذاران و مشتریان میکند.
البته، آماده کردن این محصول باید با حداقل هزینه و تلاش صورت بگیرد. به عبارت دیگر، Minimum Viable Product، به معنای تولید خدمت یا محصولی به کار میرود که، از حداقل ویژگیهای لازم جهت ارائه به سرمایهگذاران و مشتریان برخوردار است. از طرفی، نیاز به صرف هزینه و زمان زیادی برای تولید آن نبوده و هدف از ساختن محصول فقط تحلیل رفتارهای وی و بازخورد گرفتن از مشتری است.
فراموش نکنید که، امویپی به معنای تولید محصولی ناقص و نصفه نبوده و شما محصولتان را با تحلیل رقبا، تحلیل بازار و توجه به نیازهای مشتریان تهیه میکنید. ولی، هرگز قابلیتها و امکانات بیشتری را به آن نمیافزایید. انجام این کار، الزاماٌ باید مطابق نیازهای مشتریها صورت میگیرد تا زمان و هزینه خود را برای امکاناتی صرف نکنید که، مشتریها نیازمند آن نیستند.
برای اولین بار، Minimum Viable Product به وسیله فردی به نام فرانک رابینسون در سال 2001 میلادی مطرح و بعد از گذشت مدتی Eric Reise از این مفهوم جهت کارآفرینی اینترنتی و ساخت و توسعه برنامههای کاربردی کمک گرفت.
ویژگیهای اصلی محصول امویپی چیست؟
بسیاری از افراد بر این باورند که، هر کاربر الزاماٌ باید بتواند از امویپی استفاده کرده تا سودمند بودن یا نبودن آن معلوم شود. اما این تفکر کاملاٌ اشتباه و رد شده است. اما، افرادی متخصص د حوزه کسبوکار و کارآفرینی بر این عقیده نیستند. از نظر آنها، برخورداری از شش خصوصیت برای حداقل محصول پذیرفتنی جهت استفاده مشتریان الزامی است. این ویژگیها شامل موارد زیر میشوند:
- مورد اول، ارزشمند بودن است. ولی متاسفانه، اکثریت قریب به اتفاق تولیدکنندهها، توجه زیادی به ضررها و مشکلات پیش رو در زمان عرضه محصول در صورت بیارزش بودن آن ندارند.
- مورد دوم، ظاهر محصول بوده که اهمیت زیادی دارد. چرا که، اگر محصول شما از ظاهر خوبی برخوردار نباشد، با مشکلات عدیدهای در زمان عرضه آن روبرو میشوید.
- مورد سوم، استفاده آسان از محصول بوده که، در صورت پیچیده و سخت بودن، استقبال چندانی از جانب مشتریان برای خرید آن نمیشود. در نتیجه، همواره تمام سعی خود را برای طراحی و تولید محصولی بکنید که، استفاده از آن راحت بوده و درصد زیادی از مشتریها استقبال گستردهای از خرید آن به عمل میاورند.
- مورد چهارم، قابلیت استفاده از محصول است. برخوردای از این ویژگی موجب میشود که، مردم برای خرید آن محصول تمایل نشان داده و جهت رفع نیازهای خود از آن بهره بگیرند.
- مورد پنجم، اطمینانی است که، در رابطه با محصول تولیدی به مشتری میدهید. در صورت مطمئن نبودن محصول، مشتریان دیگر اعتمادی به شما و محصولات تولیدیتان نمیکنند.
- مورد ششم، کاربردی بودن است. معمولاٌ افراد اقدام به خرید وسیلهای میکنند که، نیاز خود را با آن برطرف کنند. در نتیجه، کاربردی بودن را میتوان از جمله ویژگیهای مهم یک محصول پذیرفتنی در نظر گرفت. در غیراینصورت، نباید انتظار داشته باشید که، مشتریان استقبال گسترده و چشمگیری از خرید آن به عمل میآورند.
مزایای استفاده از MVP
در رابطه با مزیتهای استفاده از امویپی، باید عرض کنیم که، این سیستم به شما در شناخت هر چه بیشتر سرمایهگذاران، مشتریان و بازار کمک زیادی میکند. در این صورت، دیگر نیازی به پرداخت هزینه زیاد برای یک شکست کامل شغلی نیست. با توجه به اینکه، رفع نیازهای مشتریان، همواره جزء هدفهای اساسی و مهم Minimum Viable Product، به شمار میآید.
در کنار توجه به منافع مشتری، از در نظر گرفتن ارزش و اعتبار پیشنهادی محصول نیز غافل نشوید. این موضوع، موجب ایجاد هماهنگی بین فرضیههای ایده محصول خود با محصول مورد نظر مشتریان میشود. به عبارت دیگر، امویپی، به معنای تولید خدمت یا محصولی به کار میرود که، از حداقل خصوصیات لازم جهت ارائه به سرمایهگذارها و مشتریان برخوردار است. به کمک این سیستم، مشتریان بسیار راحتتر و سریعتر جذب شما میشوند. زیرا، برقراری ارتباط مستقیم با آنها، نخستین هدف امویپی محسوب میشود. به این ترتیب، امکان دریافت و بررسی پیشنهادات و نظرات آنها و همینطور ارائه محصولی کاربردی و قابلقبول برایتان وجود دارد.
مراحل ساخت امویپی
هیچ فردی مایل به صرف زمان و پول خود برای ساخت محصولی نیست که مردم حاضر به خرید آن نیستند. ساختن یک امویپی، در این زمینه کمک موثری به شما میکند. ولی آیا میدانید چگونه میتوان یک امویپی را درست کرد؟ در ادامه، شما را با کلیه مراحل ساخت این مورد مهم آشنا میکنیم.
- اولین مرحله: تعریف مخاطبها و هدف خود
در قدم اول، باید اقدامات لازم را برای تعریف کسبوکار خود به صورت کامل و واضح انجام دهید. در اینجا، باید خود را به جای فرد مشتری گذاشته و این دو سوال را بپرسید:
. این محصول، چه کمکی میتواند به من میکند؟
. برای چه به این محصول احتیاج دارم؟
از طریق پاسخگویی به این دو پرسش مهم، میتوان اقدامات لازم را برای تعیین هدف از ساختن محصول و نیازهای مشتریان را به بهترین شکل ممکن مشخص کرد.
- دومین مرحله: شناخت دقیق رقیبان کاری خود
در صورت وجود خدمات و محصولاتی دقیقاٌ مشابه آنچه شما تولید میکنید، از تحلیل و بررسی دقیق آن غافل نشوید. زیرا، گاهی اوقات کارآفرینان ایدهها و طرحهای خود را بسیار خاص به حساب آورده و از بررسی ترافیک سایت رقبا و شرایط بازار رقابتی دور میمانند.
- سومین مرحله: تعیین مسیر حرکت مشتری
از طریق تحلیل و بررسی مسیر حرکت مشتریان و مخاطبان در وبسایت، به آسانی متوجه میشوید که، کدام بخشهای سایت نیاز به تغییر و یا تقویت دارند.
- چهارمین مرحله: تهیه لیستی از امکانات ضروری
بعد از مشخص کردن مسیر حرکت مشتری، نیاز به تهیه لیستی از امکانات لازم برای هر بخش دارید. به طور معمول، هر بخش شماری از امکانات فرعی و اصلی را شامل میشود. تمامی این موارد مهم را در قالب لیستی تعیین کرده و موارد مهم و کماهمیت را به ترتیب در ابتدا و انتهای لیست بیاورید. بعد، با در نظر گرفتن اولویت هر یک از ویژگیها برای ساختن آنها اقدامات لازم را انجام دهید. از توجه به این نکته مهم غافل نشوید که، برای رسیدن به موفقیت رسیدگی به کلیه موارد تهیه شده در لیست ضروری است.
- پنجمین مرحله: ساخت محصول و آزمایش دقیق آن
پس از تعیین طرح اولیه و ساختن محصول، نوبت به امتحان کردن آن میرسد. این مرحله را میتوان در دو بخش بتا و آلفا دستهبندی کرد. در قسمت آلفا، محصول بهوسیله متخصصان سنجش کیفیت امتحان میشود و در ادامه مشکلات آن مطرح میگردد. پس از برطرف کردن مشکلات، در قسمت بتا محصول در دسترس کاربران قرار گرفته و بازخوردهای آن در مدت زمان مشخصی مورد بررسی قرار میگیرد.
دقت داشته باشید که، پس از عرضه کردن محصول، امکان تکرار کلیه مراحل یاد گرفتن و امتحان کردن آن نیز به کرات وجود دارد. به این ترتیب که، ایدهای مشخص بارها و بارها تکرار شده و در هر بار از طرف مشتریان بازخوردی دریافت شده تا دستیابی به محصول نهایی میسر شود.
هدف از ساخت MVP
در زمان ساختن محصول و ارائه دادن امویپی در بازار، قادر به دریافت اطلاعات به مراتب بیشتری از محصول خود و استفاده از آن در راستای توسعه و گسترش محصولات تولیدی خود هستید. ولی، هدف از ساختن امویپی را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
- ارائه چیدمانی درست و منطقی از چشماندازها و استراتژیهای سازمان
- رساندن محصول به مشتریان در کمترین زمان ممکن
- ساختن نمونه اولیه محصول و اضافه کردن قابلیتهایی بیشتر به آن با توجه به نیاز مشتری
- جمعآوری اطلاعات و بررسی مدلهای مختلف کسبوکار به طور کامل و دقیق
- کاهش هزینه و زمان جهت افزودن ویژگیهایی که مشتریان احتیاجی به آنها ندارند.
- ارزیابی و بررسی فرضیهها با در نظر گرفتن منابع موجود
- افزایش سرعت یادگیری و آزمایش در رابطه با محصولات ارائه شده
- تعیین روشهای بازاریابی و قیمتگذاری کالاها
- نشان دادن تواناییهای خود در زمان ارائه محصولات به مشتریان
- توجه بیشتر به دیگر نیازهای مشتریانی که در گذشته چندان اهمیتی برایتان نداشت
- بررسی و تحلیل واکنش و رفتار هر یک از مشتریان نسبت به محصول تولیدی
تفاوت demo و prototype با MVP
همانطور که در جریان هستید، ساخت Minimum Viable Product بسیار ارزان و سریع بوده و هدف از این کار ارزیابی و سنجش انواع مدلهای کسبوکار شناخته شده است. جهت آزمودن قسمتهای مختلف هر شغلی امکان برخورداری از امویپی های مختلف وجود دارد. به عبارت دیگر، اگر به دنبال اصلاح مدلها، یادگیری و اعتبارسنجی مدل کسبوکار هستید، امویپیها بهترین گزینه برای شما هستند.
اما در مقابل، prototype یا همان نمونه اولیه به محصولی اطلاق میشود که، با دست ساخته شده تا پاسخگوی سوالاتی تخصصی در رابطه با طراحی کردن و تولید محصول باشد. در حقیقت، نمونه اولیه وظیفه بررسی امکانپذیر بودن تولید این محصول با خصوصیاتی خاص را مورد بررسی قرار میدهد. از طرفی، هدف از تهیه Demo یا نسخ نمایشی نیز فقط آشنایی کاربران با محصول است.
- نمونههایی از حداقل محصول قابلپذیرش موفق
در حال حاضر، محصولی در بازار نیست که، از همان ابتدا نسخه کاملی از آن با همه جزئیات ارائه شود و بعد از مدتی کوتاه یکی از محبوبترین محصولات تولیدی در بازار باشد. بر طبق آمار منتشر شده در مجله آمریکایی و شرکت رسانهای فوربز، در حدود 9 تا 10 مورد از استارتآپها بعد از نخستین دوره سرمایهگذاری با شکست مواجه میشوند.
سرمایهگذاران، از طریق رویکرد حداقل محصول به هیچوجه تمام امید و پول خود را از دست نمیدهند. در زمان تولید هر محصولی، تلاشی بیوقفه و بیپایان جهت ارائه نسخهای بیعیب و نقص از آن بکار گرفته میشود. با این همه، تنها نمونههای اندکی هستند که، از همان اولین مرحله ارائه امویپی، به پیشرفت و موفقیت دست پیدا کرده باشند. برخی از این محصولات شامل موارد زیر میشوند:
- وبسایت Airbnb برای کرایه مکانهای اقامتی
این سایت را میتوان را جزء نمونههای کلاسیک از شیوه استفاده از امویپی درست در زمانی دانست که، بکارگیری این رویکرد رواج چندانی نداشته است. جو گیبا و برایان چسکی، اقدام به راهاندازی وبسایتی ساده در سال 2008 میلادی کردند. در این سایت، کاربران میتوانستند برای اجاره آپارتمان برای اجاره آپارتمان زیر شیروانی این دو فرد اقدام کنند. هر کاربر، با ورود به این سایت، امکان مشاهده و بررسی عکسهای آپارتمان اجاره آن برای مدت زمانی کوتاه را داشت. این ایده جذاب، تصادفی به ذهن چسکی و گیبا خطور نکرده بود. به بیان دیگر، در آن سالها، قرار برگزاری کنفرانس طراحی بزرگی در شهر سانفرانسیسکو گذاشته شده بود. استقبال مردم از این ایده بسیار زیاد بود و بعد از مدتی، نسخه ساده امویپی مذکور، تبدیل به سرویسی جهانی با 3000 کارمند بدل گردید. مطابق آمار ارائه شده،Airbnb در آن سال 150 میلیون کاربر در سال 2019 با سایت Airbnb کار میکردند.
- شبکه اجتماعی موسیقی Spotify
اسپاتیفای را میتوان جزء بزرگترین و بهترین ارائه دهندههای خدمات پخش موسیقی به شمار آورد. این سرویس، از طریق تحلیل و بررسی بازخوردهایی قانعکننده در مورد کمینه محصول پذیرفتنی خود موفق به بستن قرارداد با بزرگترین برندهای ساخت موسیقی دنیا آن هم فقط در عرض چند ماه شد. این سرویس پخش موسیقی، در سال 2008 میلادی و تنها در نسخه ویندوزی برای شمار محدودی از کاربران راهاندازی و در دسترس قرار گرفت.
بنیاندگذاران این مجموعه، از طریق دریافت و بررسی اطلاعاتی قابلتوجه از نخستین مشتریهای خود به آسانی ثابت کردند که از طریق این سرویس، درآمد بسیار بالایی را کسب میکنند. از طرفی، قادر به برآوردن نیازها و انتظارات مشتریان هستند. در حال حاضر، اسپاتیفای، بیشتر از 87 میلیون کاربر فعال دارد.
جمعبندی
همانگونه که اشاره کردیم، از طریق سیستم امویپی، به چشماندازی دقیق و مشخص از معماری تجاری پروژه دست پیدا میکنید و امکان استفاده از آن برای شمار زیادی از حوزهها وجود دارد. از طریق شناخت مشتریان و مخاطبان هدف، به شناختی دقیق از رقبای خود دست پیدا کرده و فرایند خریدی آسان و راحت را برای مشتریان خود رقم میزنید. کلیه این موارد، در نهایت فرصت فروش، عرضه و تولید موفقی را به شما میدهد.
سوال متداول
MVP به معنای حداقل محصول بوده و مخفف عبارت Minimum Viable Product است. این اصطلاح، به بنیانگذاران ایدههای مختلف در تهیه نمونهای قابل قبول از محصول مدنظر خود برای گرفتن بازخوردی مناسب از طرف سرمایهگذاران و مشتریان میکند.
ارزیابی و بررسی فرضیهها با در نظر گرفتن منابع موجود، افزایش سرعت یادگیری و آزمایش در رابطه با محصولات ارائه شده و تعیین روشهای بازاریابی و قیمتگذاری کالاها را میتوان جزء اهداف حداقل محصول در نظر گرفت.حداقل محصول ( MVP) چیست؟
هدف از ساخت MVP چیست؟